عنوان کتاب: آنسوتر | انتشارات: جاجرمی| نویسنده: ابراهیم والی دراچیان | منتقد: برومند شکری
به عقیده من نویسندهها دو دسته هستند. دسته ای که موضوعات کلیشه ای را تکرار و تکرارتر میکنند و جزء وقت تلف کردن برای خواننده هیچ عوایدی ندارد و دسته ای که ظرافت روح و اندیشه والای آنها فراتر از افق زمانه مینگرد.
آنسوتر کتابی به قلم ابراهیم والی دراچیان در دسته دوم قرار دارد که در قالب ادبیاتی فصیح، قطعههای ادبی حکیمانه ای را خلق نموده است که میتواند حس پرسش و کنجکاوی ذاتی انسان را با مطالعه آن برانگیزد. اصولا هر نوشته ای که مخاطب را به فکر کردن وا دارد و خلاءهای احساسی او را پر کند قابل ستایش است.
دنیا زیباست
کتاب آنسوتر زمانی که به دست من رسید قبل از هر چیز افسوس خوردم که چرا تا به حال به زیبائی نگارنده آن دنیا را ندیده بودم و این پرسش در من به وجود آمد که نویسنده تحت چه جریان و تصوری از دنیا و انسانها این چنین واژههای زیبائی را خلق نموده است!
بی گمان چنین انسانی میبایست به یک اجتهاد ذهنی و عقلی رسیده باشد که توانسته است مبتکر چنین کلماتی باشد!
این کتاب در واقع میتواند بخشی از گرههای ذهنی و معماهای پیچیده فکری و فلسفی را از ذهن انسان باز کند و تاثیری بی نهایت و ژرف در وجود انسان به جای بگذارد. نوشتم تاثیر بی نهایت! چرا که یقین دارم تاثیر کلمات و واژهها در وجود انسان بیش از هر داروئی اثربخش تر است…
شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید
تأثیرگذاری
گاهی اتفاق افتاده است که با مطالعه یک کتاب و شنیدن چند کلمه یأس و نامیدی در انسان رخنه کند. بی شک قدرت قلم نویسنده یا بیان طرف مقابل تا به این حد تأثیر گذار است که وجود انسان را با همه پیچیدگیهای خارق العاده ای که دارد دستخوش آن قرار میدهد.
نیاز درونی انسان به شنیدن کلمات زیبا در هیچ عصری قابل کتمان نیست. روح انسان در هر مقامیمحتاج به آواز کلماتی است که به او آرامش ببخشد.
تفاوت خلق کلمات و تاثیر آن در وجود انسان در این خلاصه میشود که تا چه میزان توانائی مقابله با ناخوشیهای درونی انسان را دارد و میتواند حس خوب زیستن را در مخاطب خویش به وجود بیاورد.
شاهد هستیم که امروز تکنولوژی با همه پیشرفتهائی که داشته است قادر نیست خلاءهای وجود انسان را پر نماید. تا جائی که در انگلستان کشوری با آن همه فتوحات و سرمایه عظیمیکه دارد برای تحکیم بنیاد خانوده مجبور شده است به سخنان حکیمانه اندیشمندانی چون مولوی پناه ببرد و حتی در سیستم آموزشی خود آن را بگنجاند.
در کتاب آنسوتر به ظرافت قلم و اندیشه ای پی میبریم که از یک سو به استقبال آینده رفته است و از سوئی با رمزگشائی از حقیقتهای اسرارآمیز انسان، او را به شناسائی از استعدادهای درونی خویش دعوت میکند.
انسانی که همیشه در تقابل با وجدان خویش و آن من واقعی، در جنگ و ستیز بوده است و هر چه قدر برخلاف میل او پیش رفته است شعله درونی خود را برای نابودی خویشتن شعله ورتر ساخته است.
سرزمین هنر...
ما را در سایت سرزمین هنر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sarzaminhonar بازدید : 94 تاريخ : شنبه 17 فروردين 1398 ساعت: 21:50