نگاهی به آنچه درنشست مطبوعاتی سریال زیر پای مادر مغفول ماند

ساخت وبلاگ
نگاهی به آنچه درنشست مطبوعاتی سریال زیر پای مادر مغفول ماند

طبق شواهد موجود و فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی گویا در نشست مطبوعاتی سریال زیر پای مادر بین عوامل و خبرنگاران تنش کلامی ایجاد شده است که به نظر میرسد دلیل آن پرسش های بی محتوای بعضی از حاضرین بوده است آنچنانکه بهناز جعفری معتقد بوده از سوی خبرنگاران حاضر در نشست سوالات خوبی پرسیده نمی شوند و به جای پرداخت به اصل ماجرا ، راجع به شباهت دیالوگهای سریال به فیلمهای استاد کیمیایی سوال می شود و همین مسایل عامل بروز درگیری لفظی بین او و حاضرین در نشست شده است. این یاد داشت دفاعیه ای است برعملکرد تاثیر گذار سریال زیر پای مادر و نقد عده ی قلیلی از خبرنگارانی که از سر تکلیف به نشستهای مطبوعاتی میروند.

قبل از هر چیز میخواهم بگویم زیر پای مادر ستودنی است.

ستودنی نه از آن جهت که روایتی تکراری از دوری مادر و فرزند و فرزند و مادری است؛بلکه از آن جهت که روایتگر دو سبک زندگی کاملا متفاوت از زنان این مرز و بوم با دو مدل دیدگاه و نگرش مختلف است.

یکی بررسی گذشته و حال زنی که به زن بودنش بالیده و در مسیرمتعالی خود رشد کرده است و دیگری بررسی گذشته و آینده ی زنانی که مشخص نشد از کی و چه وقت و از کجا فکر کردند اگر آشپزی کنند و زنانگی …کمتر از مردان به حساب می آیند و پا به پای آقایان مسیری را رفتند که مسیر رشد آنان نبود بلکه راهی غریبه بود که انگار به زور باید آن را می پیمودند.

نه آنکه پشت کوهی باشم یا طرفدار خانه نشینی زنان؛  نه!!! هرگز

بنده بعنوان یک زن شاغل و مستقل به شدت طرفدار کارکردن زنها و اجتماعی بودن خانومها هستم اما.. در مسیر رشد زنانه و نه رقابت با دنیای مردانه!

متأسفانه بسیاری از زنان و دختران امروزی و جوان ما به انتقام بخشهای زیست نشده ی زندگی مادران مظلوم یا خانه نشین خود تبدیل به دخترانی جنگجو و سرکش شده اند.

دختراتی که نابلدی کارهای خانه را افتخار می دانند و بوی قورمه سبزی ندادن را مدالی بر سینه می انگارند.

زنانی که بلد نیستند کیف زنانه دست بگیرند اما خوب بلدند بند کفشهای کتانی خود را محکم کنند و قدم در مسیری بگذارند که بیشتر از آنکه خاصیتش رشد باشد خاصیتش خشکاندن است…

خشکاندن هر آنچه که نشانی از ملاطفت زنانه داشته باشد چراکه آن ملاطفت را مترادف با شکنندگی میدانند و نه پرورانندگی.

و در میان این هیاهوها و انتقامها به دفعات فراموش شده است که جامعه بدون ارزش های زنانه خشک میشود. جامعه بدون مهربانی مادرانه مریض می شود. جامعه بدون هنرمندی زنانه زمخت می شود.

جامعه بدون عشق ورزی همسرانه بی بر می شود و همه ی این دغدغه ها و چالشها در این سریال به روایت  قلمی زیبا با گویش و بیانی شیوا توسط بازیگران مجموعه با داستانی جذاب و گیرا ، هنرمندانه به تصویر کشیده شده است.

حال آنکه بعنوان فردی که سالها خبرنگار بوده است می دانم که وظیفه ی اصلی و حرفه ای این صنف سنجیدن میزان شباهت دیالوگهای این سریال به دیالوگهای فلان نویسنده یا کارگردان شهیر نیست !!! بلکه شفاف کردن ابعاد بیشتری از مفاهیم سریال برای بینندگانی است که ممکن است نتوانند به تمام زوایای مفهومی ماجرا دست پیدا کنند و یا سهل کردن راه دشوار عوامل ساخت چنین مجموعه هایی برای گرفتن باز خورد از مخاطب و ایجاد پیوند بین سیما و مطبوعات.

در ادامه اینکه بازی بازیگران سریال شبیه فیلمهای فارسی هست یا نه هم  !! موضوع بحث ما نیست…

بلکه آنچه برای مهم است قدر شناختن مفهومی این سریال در محتواست و امانت فرهنگی و تربیتی که به واسطه آن در حال انتقال است…

این سریال خوش ساخت به زعم من، فارغ از تمام نقاط ضعفی که سریالهای مناسبتی به لحاظ فرم و اجرا و زمان به آن دچارند…روایتی است از زندگی دونسل از زنان در دو تیپ شخصیتی متفاوت.یکی پایبند به ظرافتهای زنانه با درک استقلال و حفظ رشد شخصی و شخصیتی و دیگری زنی صرفاً جنگجو که مدام در پی فتح قله ها و دستاوردهای بیرونی است . فارغ از زنانگی و مادرانگی و همسرانگی و حتی…  دخترانگی

و وااسفا که در امروزه روز بسیار شاهد بروز و ظهور دختران جوان و نوجوانی هستیم که در پی گرفتن انتقام ناکامی های مادران خود از زمین و زمان هستند. دختران جوانی که در بچگی بعد از دیدن خشونت پدر علیه مادر قسم خورده اند جنگجو شوند و برنده… برنده باشند و و مقاوم . سخت باشند و انعطاف ناپذیر!

 به عنوان یک مشاور و در جایگاه یک روانکاو بسیار بسیار زیاد مراجعین زنی را دیده ام که در سنین  میانسالی خسته و افسرده …با کوله باری از موفقیتهای بیرونی و اجتماعی، سوار بر رخشی خوش مرکب..روبه روی من نشسته و تشنه ی جرعه ای محبتند..و می نالند  از تنهایی و بی کسی و بی عشقی و خسته اند از دویدنهای مکرر که آنها را پیرتر و شکسته تر از همسالانشان کرده است.خسته از اینکه عمری را بی پروا به دنبال فتوحاتی دویدند که آرزوهای ناکام مادرانشان بوده است و حالا بعد از فتح تمام آن فتوحات؛ تهی اند از فتح حتی یک دل یا داشتن یک همراه یا وجود یک فرزند یا حسرت یک لحظه سکون و  آرامش و حالا …در استانه ی میانسالگی دچار بحران هویت میشوند که آنها موفقترند یا مادرانشان…؟!

یکی از آنها از من می پرسید:

مادرم به سن من خانه و ماشین شخصی نداشت اما شوهر؛ فرزند و کانون خانوادگی گرم داشتو هر میزان حمایت مالی و عاطفی که می خواست از طرف پدرم ؛  بچه ها و اطرافیانش به دست می آورد.

به نظر شما من موفقترم یا او؟

و افسوس بیشتر آنکه چنین مادران ناکامی عموماً حسرتها و آرزوهای دست نیافته ی خود در محیط بیرون را چون زنجیری به گردن دختران جوان خود به یادگار می اندازند تا آنها به اندازه ی تمام ندویدنهایشان برایشان بدوند، دریغ از آنکه بگویند دخترم ارزشها و نیازهای زنانه ات را نیز بشناس و قدر بنه . نمی گویند چون همانها را سد راه موفقیت های خود دیده اند فارغ از دریافت این معنا که حفظ تعادل بین این دو وجه رمز شادابی و طراوت زنانه است.البته که در این سریال به این شکل ماجرا روایت نمی شود اما …

نشست مطبوعاتی سریال زیر پای مادر

جنگجویی و پرخاشگریی در نقش یکی از زنان سریال یعنی آتنه با بازی خوب بهناز جعفری هویدا و مشهود است . و شاید به طبع همین نقش هم ؛ او هنوز باهمان پرخاشگری در جلسه مطبوعاتی ؛ مقابل خبرنگاران نشست. همکاران گرانقدری که مطمئناً حقشان آن پاسخ های تند و تیز نبود اما سوال اینجاست که آیا..

هیچیک از این بزرگواران حاضر در نشست ؛ از دست اندرکاران مجموعه پرسید، سریال چه خدمتی به دختران جوان امروز جامعه ی ما می کند؟

آیا هیچ یک از حاضران پرسید ؛ دو مسیر زنانه ی سریال که با این دقت و ظرافت نوشته شده  و دنبال می شوند حاصل مشورت با کدام مشاور یا روانشناس بوده است؟

آیا کسی پرسید نقش مردانگی در این فیلم اگر شباهت به فیلم فارسی ها پیدا نکند چقدر خوب و دقیق تعریف شده است؟ که بعضی از پسران امروزی ما دیگر نشانی از این اقتدار و صلابت و پدری و مردانگی ندارند؟

آیا از دید یک فرزند طلاق و آرزوها و خواسته هایش بررسی محتوایی به عمل آمد یا فقط راجع به دیالوگها پرسیده و خوانده شد؟

در آخر با تشکر از عوامل خوش فکر این سریال و ارادت به تمامی اصحاب رسانه میگویم…

التماس اندکی تفکر

سرزمین هنر...
ما را در سایت سرزمین هنر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzaminhonar بازدید : 83 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 18:05